ساختمان
روشهاي معمول تخريب
تخريب معمولاً به دو طبقهبندي تقسيم ميشود كه شامل ساختار و غيرساختار ميباشد. تخريب غيرساختاري تحت عنوان ايجاد حالت نواري نرم خوانده ميشود و از كاربرد غيرساختماني، دستگاهها، درب، پنجره و مواد تكميل شده تشكيل شده است. استفاده مجدد از اين انواع مواد معمول بوده و در بسياري از موقعيتها و محلها بازار خاصي را به خود اختصاص داده است. تخريب ساختماني شامل جداسازي اجزاي ساختماني يك ساختمان ميباشد. معمولاً، اين مورد تنها براي استفاده از مواد معدني كم هزينه مانند آجرهاي مورد استفاده، سنگ و چوب اضافي انجام ميشود. در گذشته، ساختمانهاي سنگي را خراب نموده و از سنگ آن مجدداً استفاده ميكردند.
همچنين دزديدن سنگها از ساختمانهايي مرسوم بوده است كه به طور كامل تخريب نشده بودند. اين مورد مفهوم ادبي كلمه ديلاپيداتد ميباشد. استفاده از آجر و سنگ آهك به طور خاص، سابقه طولاني در استفاده مجدد و بازيافت دارد و دليل آن قابليت دوام و تغيير رنگ آنها در طول زمان ميباشد.
اخيراً، افزايش شناخت و آگاهي زيست محيطي و همچنين آشنايي با روشهاي ساخت و ساز پايدار سبب شده است كه محدوده گستردهاي از مواد ارزش تخريب ساختماني را داشته باشند. مواد معمول مانند الوارهاي مورد استفاده در ساختمانها، بخشي از اين بازار جديد در حال توسعه ميباشند.
به همين ترتيب آمريكا، از تخريب ساختمانها از جنبههاي گوناگون استفاده نموده است. روشهاي ساخت و ساز انبارها، در ميان ساختارهاي پايه ديگر، معمولاً نسبتاً ساده است. آنها معمولاً شامل مقادير زيادي الوار بوده و از حداقل مواد چسبنده و مواد نهايي استفاده مينمايند. به علاوه، ساختمانها اغلب مشخص هستند و فرايند تخريب چندين ساختمان بسيار سادهتر است. بسياري از اين انبارهاي قديمي، در دوره قبل از جنگ جهاني دوم ساخته شدهاند و سن آنها به زماني ميرسد كه ديگر بايد تخريب شوند. تخريب به دليل فراواني نيروي كار نظامي و دستيابي به مقادير زياد مواد باقيمانده بسيار مطلوب است.
بلاياي طبيعي مانند طوفان، گردباد، سيلاب، سونامي و زمين لرزه، اغلب مقادير زيادي مواد ساختماني قابل استفاده را بر جاي ميگذارد. ساختمانهايي كه بر جاي ماندهاند، اغلب تخريب ميشوند تا مواد براي بازسازي منطقه تهيه شود.
پتانسيل اقتصادي
مطلوبيت اقتصادي تخريب در پروژههاي گوناگون متفاوت است. مقادير زمان و هزينه نيروي كار به عنوان مسائل اصلي در اين زمينه مطرح است. برداشت مواد از يك ساختمان ميتواند چندين هفته به طول انجامد در حالي كه تخريب تقريباً در يك روز پايان مييابد. اگرچه برخي از اين مواد و شايد همگي آنها قابل بازيافتند.
استفاده مجدد بازيافت مواد در يك ساختمان درون جا يا آنسايت، فروش مواد بازيافتي، ارائه مواد براي پاسخگويي به هزينههاي مالياتي و اجتناب از هزينههاي مرتبط با مناطق همگي روشهايي هستند كه از طريق آنها ميتوان هزينههاي اين روش تخريب را با تخريب كلي مقايسه نمود. دريافت مواد براي يك ساختمان آنسايت يا درون جايي به عنوان اقتصاديترين و كارآمدترين گزينه از نظر زيست محيطي مطرح است.
هزينههاي ايجاد و هزينههاي استفاده از مواد جديد قابل اجتناب است و جابجايي مواد نيز موجود نخواهد بود. فروش مواد استفاده شده و يا بخشيدن آنها به سازمانهاي غيرانتفاعي يكي ديگر از روشهاي كارآمد دستيابي به سرمايه ميباشد. بخشش به NPO مانند سازمانهاي خيريه در كسر ماليات نيز نقش دارد.
اين احتمال وجود دارد تا ارزش آنها را نصف آن چيزي دانست كه مواد خام هزينه را به همراه دارند. هنگامي كه اجزاي نادر يا قديمي ارائه ميگردند، برخي مواقع ميتوان ارزش بالاتر را نسبت به مواد جديد و قابل مقايسه در نظر گرفت.
همچنين ميتوان ارزش را به ساختمانهاي جديد استفاده نمود كه با اجراي مواد بازيافتي ايجاد شده است. برنامه سازمان ساختماني سبز در آمريكا مديريت انرژي و طراحي زيست محيطي را بر عهده دارد كه ۷ مورد اعتباري مرتبط با بازيافت مواد را شامل ميشود (۷ مورد از حداكثر ۶۹ مورد اعتباري). اين مورد شامل اعتبار براي بازيافت مواد ساختماني، بازيافت مواد و همچنين تبديل مواد دفعي از قسمتهاي گوناگون ميباشد.
بازيافت پوششهاي ساختماني براي پوشش ساخته شده از سنگها مطلوب و مفيد است. تخريب بر مبناي مشاغل آموزشي در حوزه تجارت ساختماني مطلوب است. تخريب ساختمان يكي از روشهاي بسيار عالي براي كارگران است تا فرابگيرند كه چگونه ميتوانند يك ساختمان را بسازند. اين مورد براي ريكاوري مرتبط اقتصادي جمعيتهاي درون شهري بسيار حياتي ميباشد. كارگران غيرماهر يا كم مهارت ميتوانند آموزشهاي شغلي را در اين زمينه از ابزار نجاري پايه و روشهاي مربوط به آن فرابگيرند و همچنين كار تيمي، حل مسئله، تفكر انتقادي و عادات كاري مناسب را فرابگيرند.
فرايند هنگام انتخاب براي تخريب يك ساختمان، برخي از جنبههاي حائزاهميت وجود دارد كه بايد مورد توجه قرار بگيرند. ايجاد فهرستي از قراردادهاي محلي كه ميتوانند از مواد استفاده نمايند اولين گام ضروري به شمار ميآيد. اين مورد ميتواند شامل فعاليتهاي تجاري مصرف معماري تجاري، احياي وضعيت حياطها، انبارهاي سرمايهگذاري اجتماعي و غيرانتفاعي و همچنين پيمانكاران گوناگون باشد.
موادي كه نميتوان آنها را دفن نمود بايد مجدداً به صورت درون جا يا برون جا بازيافت گردند و يا به مناطق گوناگون انتقال داده شوند. مرحله بعد شامل تشخيص و تعيين اين مورد است كه كداميك از مواد خطرناك هستند. رنگهاي سربي و آبسستوها دو مورد از موادي هستند كه به شكل گسترده بايد با دقت مورد استفاده قرار گيرند و به شكل مناسب دفن شوند.
اين مورد يك روش معمول است و عنوان ميگردد كه در آغاز بايد نوارهاي درون ساختماني مورد توجه قرار گيرد. تمامي تجهيزات، دريچهها، درها و مواد نهايي ديگر را حذف نماييد. اين مورد در درصد عمدهاي از اجزاي قابل ارائه به بازار نقش دارند. پس از اينكه تخريب غيرساختاري صورت گرفت، تخريب ساختمان مرحله بعدي ميباشد. بهترين مورد در اين زمينه شروع از سقف و كار به سمت پايه فونداسيون ميباشد.
اجزاي ساختماني كه جدا شدهاند بايد در يك محل ايمن و خشك نگاهداري شوند. اين مورد از آنها در مقابل آسيب آب و سرقت مراقبت مينمايد. هنگام جداسازي از ساختمان، مواد پاكسازي شده و يا مجدداً تكميل ميشوند تا افزايش ارزش گردد. ساختمانها فهرست مشخصي از مواد را شامل ميگردند كه ميتواند به تعيين اين مورد كمك كند كه هركدام از آيتمها به كجا فرستاده شوند.
طراحي تخريب
پايان عمر مفيد ساختمان سبب ايجاد جرياني از مواد مورد استفاده ميگردد كه ميتوان آنها را براي ساختمان جديد فرآوري نمود. انتخاب مواد براي بازيافت و استفاده مجدد نبايد در پايان طول عمر ساختمان صورت گيرد بلكه بايد در مرحله طراحي انجام گيرد. معماران و طراحان كل چرخه حياتي ساختمان را به خاطر ميسپارند و مواد ساختماني را بر مبناي ظرفيت آنها انتخاب مينمايند تا بتوانند از آنها مجدداً پس از استفاده از ساختمان در اهداف مورد نظر استفاده كرد.
يك رويكرد جريان افزايشي براي تخريب را ميتوان در ساختمانها در فرايند طراحي استفاده نمود. اين مورد گرايش موجود در معماري پايدار ميباشد. اغلب روشهاي ساختماني ساده با مواد بادوام و درجه بالا تركيب ميشوند كه به بهترين نحوي براي ساختمانهاي DFE استفاده ميشود.
جداسازي لايههاي گوناگون زيرساختهاي ساختماني و ايجاد قابليت مشاهده در آنها به طور معني داري سبب سادهسازي تخريب آنها ميگردد. ايجاد اجزاء درون سيستمهاي قابل جداسازي سبب ميشود كه بتوان مواد گوناگون به شكل كارآمدي جدا ساخت. اين مورد با استفاده از عوامل تثبيت كننده مكانيكي قابل انجام است كه از آن جمله ميتوان به توپيها و قسمتهاي اتصالي اشاره نمود كه اجازه ميدهد دسترسي فيزيكي به مواد سختكننده يكي ديگر از جنبههاي مورد نياز اين طراحي گردد.
همچنين نكته حائزاهميت استفاده از مواد استاندارد و سازماندهي آنها در حالت باثبات در پروژه ميباشد. برخي از روشهاي ساختاري مرسوم مواد به سختي قابل تخريب بوده و هنگامي ميتوان از اين مورد اجتناب نمود كه ساختمان طراحي ميگردد. استفاده از ميخها و مواد چسبنده به طور معني داري سبب كند شدن فرايند تخريب شده و نميتوان از مواد تخريبي استفاده كرد.
اجتناب از استفاده از مواد خطرناك در محيط طبيعي و همچنين عدم استفاده از مواد غيرقابل تجديد اهميت زيادي دارد. استفاده از ردههاي مواد تركيبي سبب ميشود فرايند تشخيص قطعات گوناگون براي فروش مجدد مشكل گردد. تخريب اهميت زيادي در انتهاي طول عمر ساختمان دارد. ساختمانهايي كه با به خاطر داشتن فرايند تخريب طراحي شدهاند، اغلب به سادگي قابل حفاظت بوده و براي كاربردهاي جديد مناسب هستند.
صرفه جويي در فضاي داخلي براي پاسخگويي به نيازهاي جديد تضمين ميكند كه ساختمانهاي جديد تأثيرات زيست محيطي محدودي دارند. يك عامل حائزاهميت ديگر، ساختمان واحد ميباشد كه از آن جمله ميتوان به پروژه هپيتاد ۶۷ در مونترئال كانادا اشاره نمود. اين مورد يك ساختمان مسكوني تشكيل شده از بخشهاي كاركردي و جداگانه ميباشد كه به اشكال گوناگون در كنار يكديگر قرار ميگيرد. هنگامي كه افراد داخل يا خارج ميشوند، واحدها را ميتوان در صورت نياز مجدداً طبقهبندي نمود.
منابع
ترجمه از ويكيپديا انگليسي
منابع: ويكي پديا و talagostar . com
برچسب: ،