خدمات ساختماني و مصالح ساختماني سبك خدمات ساختماني و مصالح ساختماني سبك .

خدمات ساختماني و مصالح ساختماني سبك

زيست‌شناسي

پيشينه بشري
سنگ‌نگاره‌هاي بالاي مسكوئيت اسپرينگز
ساكنان اوليه و جماعت رهگذر

در طول ۱۰۰۰۰ سال گذشته يا بيش‌تر، مشخص شده كه چهار جامعه از بوميان آمريكا در اين منطقه زندگي كرده‌اند. اولين گروه شناخته‌شده، نوارس اسپرينگ پيپل، جامعه‌اي شكارچي-گردآورنده بودند و احتمالاً ۹۰۰۰ سال پيش وقتي هنوز درياچه‌هاي كوچكي در دث ولي و درهٔ مجاورش، پانامينت ولي وجود داشته به اين منطقه آمدند. در آن زمان اقليم متعادل‌تر بوده و شكارهاي بزرگ هنوز فراوان بوده‌اند. ۵۰۰۰ سال پيش مسكوئيت فلت پيپل جايگزين نوراس اسپرينگ پيپل شدند. در حدود ۲۰۰۰ سال پيش ساراتوگا اسپرينگ پيپل به دث ولي آمدند كه تا آن موقع احتمالاً تبديل به يك بيابان گرم و خشك شده‌بود. اين جامعه در شكار و گردآوري پيشرفته‌تر و در صنايع دستي ماهرتر بوده‌اند. آن‌ها هم‌چنين طرحهاي سنگي اسرارآميزي در دره بر جاي گذارده‌اند.

هزار سال پيش، چادرنشينان تيمبيشا (سابقاً شوشونه و هم‌چنين پانامينت يا كوسو) به اين منطقه آمدند و به شكار حيوانات و جمع‌آوري لوبياي كهور و مغز كاج پينين پرداختند. به دليل اختلاف زياد ارتفاع بين ته دره و لبهٔ كوه‌ها، به خصوص در غرب، جامعهٔ تيمبيشا به مهاجرت عمودي روي آوردند. اردوگاه‌هاي زمستاني آن‌ها در ته دره نزديك منابع آب بوده‌است. با گذشت بهار و تابستان و گرم‌شدن هوا، علف‌ها و ديگر گياهان غذايي در ارتفاعات بالاتر سبز مي‌شدند. در ماه نوامبر كه علف‌ها و گياهان در بالاترين نقاط كوه‌ها سبز مي‌شدند جامعهٔ تيمبيشا بعد از برداشت مغزهاي كاج براي فصل زمستان به پايين دره برمي‌گشتند.

براي اولين بار، تب طلا در كاليفرنيا موجب شد تا افراد اروپايي نژاد منطقهٔ مجاورش را ببينند. در دسامبر ۱۸۴۹ دو گروه از سفيد پوستان كه در مجموع حدود ۱۰۰ ارابه داشتند در مسير گلد كانتري كاليفرنيا در حالي كه گمان‌مي‌كردند در ميان‌بر الد اسپنيش تريل در حركتند، گم شدند و به طور كاملاً اتفاقي وارد دث ولي شدند. اين‌گروه‌ها كه بنيت-آركين پارتي ناميده‌شدند نتوانستند براي هفته‌ها راه خروجي از دره بيابند. آن‌ها به آب تازه كه در بسياري از چشمه‌هاي منطقه يافت مي‌شد دسترسي داشتند ولي مجبور بودند براي زنده‌ماندن گاوهايشان را بخورند. آن‌ها از چوب ارابه‌هايشان براي پختن گوشت‌ها و دودي كردنشان استفاده مي‌كردند. امروزه مكاني كه آن‌ها در آن‌جا گير كرده‌بودند «برند وگنز كمپ» ناميده شده‌است كه در نزديكي تلماسه‌هاست.

در نهايت آن‌ها بعد از رها كردن ارابه‌هايشان توانستند دره را ترك كنند. درست بعد از ترك دره يكي از زنان گروه برگشت و گفت: «خداحافظ درهٔ مرگ» و نام درهٔ مرگ را به دره‌اي كه از آن زجر كشيده بودند داد. ويليام لوئيس مانلي نيز از اعضاي اين گروه بود كه در شرح‌حال نويسي‌اش تحت عنوان دث ولي در ۴۹ روز به شرح اين سفر پرداخت و باعث شهرت يافتن اين منطقه شد (بعدها زمين‌شناسان به افتخار او درياچه‌اي كه ماقبل تاريخ، دث ولي را پر كرده بود، درياچه مانلي نام نهادند).
تيم بيست قاطر در دث ولي
لوكوموتيو تاريخي براي حمل بوره در دث ولي، موزهٔ فرنيس كريك، ايالات متحده، ژوئن ۱۹۹۳
اسكيدو در ۱۹۰۶
قلعهٔ اسكاتي در دست ساخت
كارگران شركت‌هاي غير نظامي محافظت در دث ولي
رونق و ركود

رسوبات تبخيري نظير نمك‌ها، بورات و تالك از جمله سنگ‌هاي معدني شناخته‌شده‌اي بودند كه در منطقه يافت مي‌شدند و استخراجشان ساده و سودآور بود. بوره توسط رزي و ارن وينترز در نزديكي فرنيس كريك رنچ (بعدها گرين‌لند ناميده شد) در سال ۱۸۸۱ يافت شد. بعداً در همان سال، ايگل بوركس وركس اقدام به اولين عمليات تجاري مرتبط با بوره در دث ولي كرد. ويليام تل كولمن در اواخر سال ۱۸۸۳ يا اوايل ۱۸۸۴ كارخانهٔ ايگل بوركس وركس را تاسيس كرد و به فرآوري بوره تا ۱۸۸۸ ادامه داد. اين كارخانه سنگ‌هاي معدني را استخراج و ذوب مي‌كرد تا براي تهيهٔ صابون و يا مصارف صنعتي، بوره توليد كند. محصول نهايي توسط تيم‌هاي بيست قاطر (در واقع هر تيم از ۱۸ قاطر و دو اسب تشكيل مي‌شد) در ارابه‌هايي به گنجايش ۱۰ تن بار، به راه‌آهن موهاوي كه در ۲۶۶ كيلومتري دره بود منتقل مي‌شد. تيم‌ها با متوسط سرعت سه كيلومتر بر ساعت حركت مي‌كردند و رفت و برگشت آن‌ها ۳۰ روز طول مي‌كشيد. بعد از خريد حق امتياز بورهٔ كولمن در سال ۱۸۹۰ توسط فرنسيس مارين اسميت، نام تجاري بورهٔ تيم بيست قاطر توسط شركت بورهٔ سواحل پاسيفيك كه در مالكيت اسميت بود به ثبت رسيد. يك آگهي بازرگاني به ياد ماندني، از تصاوير ارابه‌ها براي تبليغ صابون‌هاي دست دانه‌اي بوركسو و برنامه‌هاي تلويزيوني و راديويي روزهاي دث ولي استفاده مي‌كرد. معدن‌كاري تا زمان سقوط امپراطوري كولمن ادامه يافت و تا اواخر دههٔ ۱۹۲۰ اين منطقه، بزرگ‌تربن منبع بوره در جهان به حساب مي‌آمد. تشكيل فرنيس كريك كه در حدود ۴ تا ۶ ميليون سال قدمت دارد منبع اصلي مواد معدني بورات جمع‌شده از خشك‌زارهاي دث ولي است.

ماجراجويان ديگري نيز براي جستجو و استخراج رسوبات مس، طلا، سرب و نقره در دره ساكن شدند. دور بودن معادن و طبيعت خشن بيابان همان تك‌و توك ريسك‌پذيري‌ها براي استخراج را نيز دشوارتر مي‌كرد. در دسامبر ۱۹۰۳، دو مرد از بالارات در جستجوي نقره بودند. يكي از آن‌ها يك معدن‌كار از كار افتادهٔ ايرلندي به نام جك كين و ديگري يك قصاب تك‌چشم باسكي به نام دومينگو اتچارن بود. كين كاملاً اتفاقي يك برآمدگي بزرگ از طلاي خالص را در محدودهٔ كاري مشترك كشف كرد و آن معدن را كين واندر ماين ناميد. اين كشف كين موجب به راه‌افتادن تب طلاي زودگذري در منطقه شد. كين واندر ماين به همره معادني در ريوليت، اسكيدو و هاريس‌بورگ تنها معادني بودند كه استخراج سنگ‌هاي معدنيشان به صرفه بود. شايعات كاملاً ساختگي نظير شايعهٔ ليدفيلد نيز وجود داشت، اما اغلب ماجراجويي‌ها و ريسك‌پذيري‌ها پس از ناكام ماندن تلاش‌ها براي اثبات شواهدي مبني بر وجود سنگ‌هاي معدني به قدر كافي، به سرعت خاتمه مي‌يافت (هم‌اكنون اين معادن سراسر منطقه را پر كرده‌اند و خطري جدي براي كساني كه وارد آن‌ها مي‌شوند محسوب مي‌شوند). شهرهايي كه به سرعت در كنار اين معادن ظاهر شدند در طي اولين دهه از سدهٔ بيستم به سرعت توسعه يافتند ولي به زودي پس از هراس ۱۹۰۷ خالي از سكنه شدند.
گردشگري اوليه

اولين امكانات گردش‌گري مستند در دث ولي چادرهاي بودند كه در دههٔ ۱۹۲۰ در مكان كنوني استوپايپ ولز برپا شدند. مردم به سوي استراحت‌گاه‌هاي ساخته شده در اطراف چشمه‌هاي طبيعي كه گمان مي‌كردند خواص درماني و نشاط بخشي دارند هجوم آوردند. در سال ۱۹۲۷ پاسيفيك كست بوركس اقامت‌گاه‌هاي كاركنانش در فرنس كريك رنچ را به يك استراحت‌گاه منتقل نمود و «استراحت‌گاه و شركت فرنس كريك» را تاسيس كرد. چشمهٔ نهر فرنس براي توسعهٔ استراحت‌گاه تحت كنترل درآمد. با پخش و منحرف شدن آب نهر فرنس، تالاب‌ها و مانداب‌هاي اطراف كوچك‌تر شدند.

دره به سرعت به يك مقصد گردش‌گري در زمستان تبديل شد. تسهيلات و امكانات گردش‌گري ديگري نيز فراهم شد كه در ابتدا خصوصي بودند ولي بعداً درب‌ها به روي عموم باز شد. قابل توجه‌ترين آن‌ها، عمارت دث ولي بود كه بيش‌تر با نام قلعهٔ اسكاتي شناخته مي‌شد. اين عمارت بزرگ كه به سبك احياي اسپانيايي ساخته شده بود در اواخر دههٔ ۱۹۳۰ به يك هتل و يك جاذبهٔ گردش‌گري (عمدتاً به خاطر شهرت دث ولي اسكاتي) تبديل شد. دث ولي اسكاتي، با نام اصلي والتر اسكات، يك معدن‌كار طلا بود كه وانمود مي‌كرد مالك «قلعه‌اش» مي‌باشد و ادعا مي‌كرد آن را از سود حاصل از استخراج طلا ساخته است. هيچ يك از ادعاهاي او درست نبود، ولي مالك اصلي، آلبرت موسي جانسون كه يك ميليونر شيكاگويي بود، به اين شايعات دامن مي‌زد. وقتي خبرنگاران از آلبرت موسي جانسون دربارهٔ رابطه‌اش با قلعهٔ اسكاتي مي‌پرسيدند، او جواب مي‌داد كه حساب‌دار آقاي اسكاتي است.
حفاظت و بعد از آن

رئيس‌جمهور هربرت هوور در ۱۱ فوريهٔ ۱۹۳۳، دث ولي و مناطق اطرافش را يادبود ملي اعلام كرد، بدين ترتيب زراعت در تقريباً ۲ ميليون هكتار (۸٬۰۰۰ كيلومترمربع) از جنوب شرقي كاليفرنيا و قسمت‌هاي كوچكي از جنوب غربي نوادا ممنوع شد. ۱۲ شركت با استفاده از نيروي كار سپاه حفاظت مردم در دورهٔ ركود اقتصادي بزرگ و اوايل دههٔ ۱۹۴۰ به فعاليت در دث ولي مشغول بودند. آن‌ها سربازخانه ساختند، ۸۰۰ كيلومتر از جاده‌ها را درجه‌بندي كردند، خطوط تلفن و لوله‌هاي آب را نصب كردند و در مجموع ۷۶ ساختمان بنا كردند. براي سرخ‌پوستان شوشوني در رشته‌كوه پانامينت، پيادروهايي ساختند كه مناظري جذاب و تماشايي دارند، هم‌چنين دهكده‌اي خشتي، خشك‌شويي و بقالي نيز ساختند. پنج اردوگاه، چندين دستشويي و يك ميدان فرود براي هواپيماها ساخته شد و تسهيلات و امكاناتي براي اردو زدن در آن‌جا نيز فراهم شد.
پيشينه زمين‌شناسي
بستر و گروه پرهامپ
ريفت و رسوب‌گذاري
فشرده شدن و بالا آمدن
كشيده شدن و درياچه‌ها
زيست‌شناسي
فعاليت‌ها
جستارهاي وابسته
منابع
پيوند به بيرون
    در ويكي‌انبار پرونده‌هايي دربارهٔ پارك ملي دث ولي موجود است.
منابع: ويكي پديا و talagostar . com


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۸ شهريور ۱۳۹۶ساعت: ۱۰:۲۷:۳۸ توسط:شركت ساختماني موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :